لباس و پوشش ایرانیان در دوره های مختلف
مقدمه
تاریخچهی پوشش زنان و مردان در ایران پیوندی عمیق با حجاب، به معنای پوشش کامل و زیباییشناسی و زیباییدوستی دارد. تجلیات پوشش در میان زنان ایران چنان چشمگیر است که برخی از اندیشمندان و تمدن نگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کردهاند. یافتههای پژوهشی نشان میدهد که زنان و مردان ایران از زمان مادها نخستین ساکنان آریایی ایران بودهاند که حجاب و پوشش کاملی شامل پیراهن بلند چیندار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباسها داشتهاند. این نوع سبک پوشش در دوران سلسلههای پارسها در زمان زرتشت و قبل و بعد از آن زنان و مردان ایرانی از حجاب کامل برخوردار بودهاند و زنان با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد میکردند و همپای مردان به کار میپرداختند و این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاف های فساد بر انگیز همراه بوده است.
فصل اول: لباس دورهی هخامنشیان
در دوران هخامنشیان پوشش لباسهای زنان و مردان همانطور که نقوش به جا مانده از آن، به پیراهن با پوششی ساده و بلند که دارای راسته چین و آستین کوتاه بوده است. برخی از زنان درآن دوره چادری مستطیل شکل، بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است. تمام تصویرهای به جا مانده از دوران هخامنشی بر روی تخت سنگها نشان می دهد که شباهتی بین لباس زنان ومردان پارسی وجود داشته است. زنان پارسی به جز لباس شبیه آنچه ملکه می پوشیده ، لباس دیگری نیز داشته اند که دامن از زانو به پایین شرابه هایی از مچ پا آویزان داشته، زنان پارسی از چادر نیز استفاده میکردند و آن را بر روی تن خود می انداختند بطوری که تمام لباس های زیر را می پوشانید. نقوشی که روی فرش پازیریک در سیبری پیدا شده مربوط به دوره ی هخامنشی است و این مطلب را تصدیق می کند زیرا زنان که بر روی این فرش نقش کرده اند پوششی سر اندر پا چیزی شبیه چادر روی همه پوشاک خود داشته اند.
فصل دوم: لباس دورهی صفویه
پوشش زنان در دورهی صفویه به شکلی بود که کلاه کوچکی شبیه برج یا عرقچین های زیبایی بوده که در سر مینهادند و لچکها و دستارهای سفیدی را به طرزی جالب به سر میبستند. در سدهی دهم و یازدهم دوره صفویان در تزئینات و برخی قسمتهای پوشاک تغییری پیدا شد ولی اصل ساختمان پوشاک همچنان باقی است. به دلیل توجه صفویان به آداب و رسوم و مذهب خاص ایرانی و مذهب اثنی عشری، رشتههای گوناگون صنعت و هنر پیشرفت داشت که در میان پوشاک زنان بافت خاص اجتماعی_مذهبی آن روزگار شکل خاص به خود گرفت. درآن دوران پیراهن ها اغلب رنگارنگ و گلدار و زربفت ابریشمی بود و روی آن قبای جلو باز بلندی تا مچ پا به تن میکردند و کمربندی به کمر میبستند بطوریکه محکم روی کمر قرار نگیرد، کلاه کوچک، چارقد، شلوار پنبهدوزی شده، جوراب ساقه کوتاه پارچهای از جمله پوشاکی بودند که در فصل زمستان مورد استفاده زنان قرار میگرفتند. زنان هنگام بیرون رفتن از خانه چادر بزرگ سفید یا بنفش رنگی، به سر میکردند که تمامی بدن آنان را می پوشاند و فقط جلوی صورت باز می ماند که بوسیله آن می توانستند پیش روی خود را ببینند. زنان عهد صفوی ، جامههای بس گرانبها و فاخر میپوشیدهاند و پوشاک رویی آنان مانند: جامه مردان اغلب یک تکه بود یعنی بالا تنه آن از دامن جدا دوخته نمیشد و جز در چند مورد، چندان تفاوتی با جامه زنان نداشت. شلوار زنان و مردان از پارچه های پنبهای رنگین دوخته میشد که به وسیله بند شلوار ابریشمین که از لیفه آن میگذشت در دور کمر محکم میشد. بلندی ساقههای آنکه اغلب از پارچههای راه راه یا بنفش دوخته میشد و دارای حاشیه زیبایی بود، تا مچ پا میرسد.
فصل سوم: لباس دورهی زندیه
در این دوره نادر شاه افشار و خاندان او از تجملات لباسها کاسته شد و جامهها فرمی سادهتر به خود گرفتند از خصوصیات جامهها این دوره کوتاه شدن دامن پیراهنها (بلوز) و قبا بود و فرم شلوار (تنگ وگشاد) و جنس و تزئینات آن اهمیت بیشتری پیدا کرد. در دوره زندیه زنان پیراهن تنگی در بر میکردند که پارچه آن اغلب از نخ و ابریشم بود. یقه گرد بدون یقه که در وسط آن چاکی بوسیله روبان یا دکمه در زیر گلو بسته میشد. در مواقع احتیاج روی پیراهن، اغلب ارخالق «کت بلندی است که تا نصف بدن را میپوشاند». آستین سنبوسه یا کلیجه «کت بلندی که تا روی ران میرسد روی ارخالق میپوشیدند» آستین کوتاه می پوشیدند. زنان این دوره مانند مردان، شلوار گشاد و بلندی که از پارچه های راه راه که بطور مورب دوخته میشد به پا میکردند و روی آن دامن گشاد و نسبتا بلندی میپوشیدند که تا وسط ساق پا میرسد. زنان در این دوره روی سر خود توری بطور آزاد انداخته و با زیور و زینت، موهای خود را می آراستند. زنان هنگام خروج از منزل چادر سیاه یا بنفش یا نیلی تند به سر میکردند و روی خود را با روبنده، کاملا میپوشاندند.
فصل چهارم: لباس دورهی قاجاریه
پوشاک زنان در این دوره شبیه دوره زندیه است و خیلی کم تغییر کرده، پیراهن های چاک دار آستین بلند دوره قبل با دامن های گشاد و پرچین بلند که لبه دامن را بوسیله یراق و گلابتون تزیین میکردند، کمربندی طلا و نقره یا جواهر نشان به کمر می بستند. در این دوره مانند دوره زندیه تور و کلاهک زینت سر بوده و چادر نماز و چارقد هنوز معمول نشده بود. سفر ناصر الدین شاه قاجار به فرنگ و روسیه و دیدن لباسهای بالرینهای پترزبورگ که شلوار بافته چسبان و نازکی به پا میکردند و زیر جامه بسیار کوتاهی به اندازه یک وجب روی آن میپوشیدند، شاه را بر آن داشته که زنهای حرمسرای خود را که لباس هایشان شامل پیراهن، ارخالق، کلیجه، شلیته، شلوار، جوراب و چارقد و کلاغی بود، به این لباس در آورد. دوران قاجاریه نخستین دوران رویارویی نزدیک با غرب حائز اهمیت است. رفت و آمد به دربار و ارتباط خارجیان با ایران در نوع پوشش مردان تاثیری گذاشت و کم کم استفاده از پیراهن و کفش چرمی معمول گشت. تغییر لباس زنان اندرون نیز که پس از سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا آغاز شده بود، به تدریج از حرمسرای شاهی به خانه اعیان و سایر اقشار جامعه سرایت نمود؛ اما پوشش زنان در بیرون از خانه تا دوره مشروطیت به شکل سنتی ( چادر ، چاقچور و روبنده) بوده است. تحولات سیاسی ایران پس از انقلاب مشروطه در جامعه زنان ورود اجناس و البسه گوناگون اروپایی و حضور خیاطان و طراحان فرانسوی و تقلید از آنها، کم کم باعث تغییراتی مهم در وضع لباس ایرانیان خصوصا زنان ایرانی شد بطوری که از طول و عرض چادر کاسته شد و چاقچور و روبنده در میان جوانان از بین رفت و پیچه عمومیت یافت. شلوارکشی تبدیل به جوراب ساقه بلند ماشینی شد، پیراهن و شلیته و شلوار و چادر کمری جای خود را به پیراهن های بلند یک تکه که بلندی آن برحسب مد روز تغییر میکرد و به جای ارخالق و نیم تنه، کت و ژیلت و بلوز به طرز دوخت اروپایی معمول شد و پارچه های زری و مخمل و تور، به کرپ و ساتن و کرپ دشین و ژژرت تغییر یافت.
نتیجه گیری
در این مقاله سعی بر آن شد که لباس و پوشش زنان و مردان ایران زمین در تمام دوران ها مورد بررسی قرار گیرد و اینکه ایرانیان ( آریایی ها) اولین کسانی بوده اند که پوشش و حجابشان در جایگاه خاصی قرار داشته و تفاوتی بین پوشش زنان و مردان در هر دوران از اهمیت بسزایی برخوردار بوده است و حتی در دوران های مختلف با وجود تغییرات که در جامعه ایران به خود داشته باز پوشش و لباس نقش خاصی را ایفا کرده و هویت و بدنهی جامعه را دستخوش شرایط قرار نداده و در هر دوران از تاریخ با تمام تغییراتی که در هر دوران ها میشد باز پوشش و حجاب و لباس زنان و مردان را به یک ثبات نسبی سوق داد و این را نشان داد که لباس و نوع و سبک لباس به شخصیت و مقام انسان یک معنا و وجود خاص میدهد و فطرت آدمیت گرایش خاصی به دیده نشدن و عریان نبودن او از بیرون را به عرصه ظهور رسانده است.